یه زمانی بود ۱ ماه قبل از ۴شنبه سوری برنامه ریزی میکردیم کجا بریم کدوم مهمونی بریم با کی بریم با کی بیایم کجارو بترکونیم ! خیلی جالبه که من امروز فهمیدم چهار شنبه سوریه !!!! فکر نکنم حسشم داشته باشم برم بیرون !!! روزگاری شده !!!!
۱ ماه پیش هارد سیستم پاک شد !
داشتم دیونه می شدم !
آرشیوم یه جا یه باد رفت ! فایل هایی که ۱۰ سال بود داشتمشون !
فایلی بود که کلی پول پاش داده بودم ! خوشبختانه عکسام رو روی فلش داشتم !!!
داشتم امروز فکر می کردم آدم خوبه بعضی چیزارو دور بریزه زیادی رو یه چیزی متمرکز نشه !!
هم چیزای جدید به دست میاره ! هم وابستگیاش کم
بهتر که پاک شد !!!
ولی یه نصیحت همیشه یه سری چیزا که خیلی مهمه و یه روزی مطمئن هستین به وقتش به درد می خوره یه نسخه پشتیبان ازش بگیرن ( اشتباه نکن فقط کامپیوتر نبود !کلی گفتم !)
یادم میاد وقتی ۴ سال پیش وارد دانشگاه شدم به دخترا نگا می کردیم می گفتیم می خندیدیم بچه هارو مهمون می کردیم ! ناهار قلیون !!! تو اتوبوس می زدیم می خوندیم می رقصیدیم . یه اکیپ ۳۰ نفری !!!!
۴ سال میگذره قیافه خسته ! حواس پرت قیافه معمولی دنبال ۲زار پول تو اتوبوس رو به یکی ! ببخشید اینجا جاست ؟ هدفون تو گوش و سیگار به لب حالا از اون اکیپ هیچی نیست !!!
راستی که خوشی ها زود رد میشن و میرن . شایدم اینا اصلا خوشی نیست !!!
گله !!!
گله دارم ! نه از خدا ! نه از زندگی ! نه از تو
از خودم گله دارم که چرا با وجود اینکه بیست و خردیی سال دارم هنوز نتونستم یه سری چیزارو تشخیص بدم:
۱- به کی باید خوبی کرد
۲- کسی که بهش محبت میکنم به قول معروف از جون مایه میزارم لیاقت داره یا نه ؟
۳- کی باید خوب باشم کی باید بد
۴- چرا به هرکی محبت می کنی فکر میکنه داری سو استفاده می کنی
۵- چرا هر عملی که می کنم عکس العمل نداره
زیادی خوش باشیم مهم نیست !الکی خوش نباشیم
نمیدونم چرا این حس بهم دست داد که بعد سالیانی دراز بشینم و وبلاگ بنویسم همیشه فکر می کنم دیدم از زندگی یه کمی فرق داره با بعضی ها . یاد حرف یه دوست قدیمی افتادم که می گفت تو از اونایی که کاری به نصفه پر و خالی لیوان نداری فقط چون توش یه چیزی هست برمیداری و می خوری ! راستم میگه آدم تشنه این چزا حالیش نیست
امیدوارم از مطالب این وبلاگ خوشتون بیاد . البته نیادم زیادی مهم نیست مثل همون یه لیوان میره بالا !!!!!